لذت و فرسودگی
نویسنده: الناز عباسیان
زمان مطالعه:7 دقیقه

لذت و فرسودگی
الناز عباسیان
لذت و فرسودگی
نویسنده: الناز عباسیان
تای مطالعه:[تا چند دقیقه میتوان این مقاله را مطالعه کرد؟]7 دقیقه
موضوع حرفنگاری این شماره، اعتیاد به کار است. چککردن ایمیلهای کاری در مهمانی، اضطراب جداافتادن از محیط کار و کارکردن خارج از ساعات کاری میتواند از نشانههای این نوع از اعتیاد باشد. مهیار مقدم در این مصاحبه از مرز باریک میان اعتیاد به کار و سختکوشی میگوید تا ارتباط آن با کمالگرایی. از اتاق کارِ همراهی که تکنولوژی برایمان ساخته است تا ریشههای فرهنگی-تربیتی در اعتیاد به کار؛ و در نهایت از آسیبهای این اعتیاد تا راههای برونرفت از آن. اگر از افرادی هستید که ساعتهای طولانی کار کردن، حتی در روزهای تعطیل، اضطرابتان را رام میکند یا برایتان لذتبخش است؛ خواندن این مصاحبه را به شما پیشنهاد میکنم.
اعتیاد به کار چیست و افراد مبتلا به این اعتیاد، دارای چه علائمی هستند؟
در سالهای اخیر، انواع اعتیاد از جمله اعتیادهایی که به مواد مرتبط نیستند، مورد توجه قرار گرفته است. اعتیادهای مرتبط با مواد (مثل الکل، مواد توهمزا، مواد محرک و...) و اعتیادهای رفتاری (مثل قماربازی و...) نشانههای مشابهی دارند. در هر دو گروه از اعتیاد، سیستمهای پاداش مغز بهطور مشابهی فعال میشوند. در اختلال مصرف مواد، مجموعهای از علائم شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی دیده میشود که نشاندهندهی تداوم مصرف ماده از سوی فرد، با وجود مشکلات چشمگیر مرتبط با مواد است. اعتیاد رفتاری نیز مجموعهای از رفتارهایی است که برای کسب پاداش و لذت آغاز میشوند و در ادامه، شکل تکراری، آسیبزا و اجبارگونه به خود میگیرند. بهطور کلی در انواع اعتیاد، عدم توانایی برای متوقفکردن رفتار مرتبط دیده میشود.
اعتیاد به کار (Workaholism/Work Addiction) را میتوان جزو اعتیادهای رفتاری بهشمار آورد. البته در فرآیند تشخیصگذاری رسمی و منابع روانپزشکی، بهعنوان یک اختلال شناخته نمیشود ولی با توجه به اینکه در زندگی روزمرهی فرد اختلال ایجاد میکند و بر کارکردهای طبیعی فرد در حوزههای مختلف تأثیر میگذارد؛ نیازمند توجه است. اعتیاد به کار را میتوان ناتوانی در متوقفکردن رفتار و تمایل وسواسگونه به انجام کار بیش از حدِ نیاز دانست. در این اعتیاد، فرد مبتلا معمولاً خارج از محیط کاری یا زمانهایی که فعالیتی مرتبط با شغل خود را انجام نمیدهد، احساس اضطراب و نگرانی دارد یا اینکه خود را دارای نقص میبیند. این افراد معمولاً دارای شخصیت کمالگرا نیز هستند و این اختلال با کمالگرایی نیز ارتباط دارد.
همهی ما تجربه این را داریم که در برههای، بیش از اندازهی عادی کار کردهایم؛ مثل زمانی که یک شغل جدید را شروع کردهایم یا روزهای منتهی به پایان سال که مجبور هستیم بعد از ساعات اداری هم کار کنیم تا یک وظیفهی معین را به پایان برسانیم. ولی در اعتیاد به کار، لزوماً تعداد ساعات کاری مدنظر نیست و ممکن است یک فرد، ساعات زیادی را به دلایل مختلف، مثل نیاز مالی یا سنگینبودن وظایف به کار بپردازد، ولی معتاد به کار شناخته نشود. تفاوت قائلشدن بین اعتیاد به کار و سختکوشی نکتهی مهمی است که باید در نظر گرفته شود. در مورد علائم این اختلال هم باید گفت که ایجاد توازن در جنبههای مختلف زندگی، از جمله ارتباطات دوستانه و خانوادگی، اوقات فراغت و جنبههای شغلی موضوع مهمی است که در افراد مبتلا به این اختلال دیده نمیشود.
معمولاً چه کسانی به این اعتیاد دچار میشوند؟ عوامل مؤثر در ایجاد این نوع اعتیاد چیست؟
در بهوجودآمدن اعتیادها عوامل متعددی دخیل هستند. در رابطه با اعتیاد به کار هم، چنین است. نمیتوان یک عامل را بهتنهایی برای اعتیاد به کار معرفی کرد. نوروبیولوژی، ویژگیهای شخصیتی، آموزش، تربیت و فرهنگ میتواند از عوامل مؤثر در اعتیاد به کار باشد.
برای انواع اعتیاد، مدارهای مغزی مختلفی شناسایی شده است که میتواند بر جنبهی ژنتیکی این اختلال تأکید کند. جنبههای شخصیتی مختلف نیز با این اعتیاد ارتباط دارند، مثل تیپ شخصیتی A و کمالگرایی. آموزش و تربیت والدین نیز میتواند در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار باشد، مثل انتظار بیشازاندازه از فرزندان که میتواند منجر به اعتمادبهنفس پایین شود. الگوهای فرهنگی در اجتماع و سازمان نیز تأثیر زیادی دارند. در فرهنگهایی که کارکردنِ بیش از اندازه را بهعنوان ارزش درنظر میگیرند نشانههای این اعتیاد بیشتر دیده میشود؛ هرچند در این جوامع ممکن است کمتر بهعنوان یک اختلال تشخیص داده شود.
یکی از آسیبهای این اعتیاد این است که در بسیاری از اوقات این افراد به دلیل اینکه خود را وقف کار میکنند از طرف سازمان یا مدیران نیز تشویق میشوند و مدیران بدون اطلاع از جنبههای دیگر زندگی فرد، از تلاشهای او در راستای اهداف سازمان تقدیر به عمل میآورند؛ ولی این اعتیاد در بلندمدت میتواند باعث ایجاد فرسودگی شغلی و کاهش رضایت شغلی شود که بر بازدهی فرد و سازمان تأثیر میگذارد.
آیا شدت و ضعف این اعتیاد، با سختی کار افراد مرتبط است؟
بهطور کلی، اعتیاد به کار در گروههای شغلی مختلف و در ردههای مختلف شغلی در زنان و مردان دیده میشود ولی بعضی پژوهشها نشان دادهاند که در افراد جوانتر شیوع بیشتری دارد و همچنین در مدیران بیشتر از دیگر ردههای شغلی دیده میشود. بر اساس نتایج بعضی از پژوهشها، این اعتیاد در شغلهای مرتبط با کشاورزی، تجارت، ساختوساز و ارتباطات احتمالاً شیوع بیشتری دارد. اما همینطور که پیشتر گفته شد، نمیتوان این اعتیاد را به گروههای شغلی خاص یا حتی ردههای شغلی خاص مرتبط دانست و در تمام گروهها قابل شناسایی است. البته همانطور که گفتیم، عوامل فرهنگی نیز تأثیر زیادی دارد. فرهنگ حاکم بر جامعه و فرهنگ حاکم بر سازمان میتواند بر این وضعیت تأثیرگذار باشد.
در دنیای امروز و در دسترسبودن اینترنت، مرز بین محل کار و منزل از بین رفته و همین که افراد میتوانند پس از ساعات اداری نیز بسیاری از کارهای خود را انجام دهند در افزایش این اعتیاد بیتأثیر نیست. وجود تکنولوژی به افراد مبتلا، این امکان را میدهد که در همهزمان و همهجا به کارکردن خود ادامه دهند.
آیا افرادی که به کار اعتیاد دارند، از کار کردن لذت میبرند؟
مانند دیگر انواع اعتیادها، افرادی که از اعتیاد به کار رنج میبرند از انجامدادن فعالیتهای مرتبط با کار خود لذت میبرند یا اگر این فعالیتها را انجام ندهند، دچار اضطراب و بیقراری میشوند و حالت اجباری را برای انجام فعالیتهای شغلی احساس میکنند. این افراد پس از ساعات اداری یا حتی در تعطیلات خود نیز ایمیلهای کاری را چک میکنند، در مهمانی در مورد کارشان صحبت میکنند و بهطور کلی در محل کار یا در زمان انجام وظایف شغلی احساس بهتری دارند. در واقع این افراد برای رهایی از اضطراب ناشی از ناکاملبودن یا نقص در حوزهی شغلی، خود را وقف کار میکنند؛ اگر لذتی هم تجربه شود، ناشی از کاهش تنش و اضطراب است.
آسیبهای این اعتیاد چیست؟
این اعتیاد، تعارض کار-خانواده، تضادهای بینفردی، اختلال در خواب، نشانگان روانتنی، رضایت از زندگی پایین، رضایت شغلی پایین، فرسودگی شغلی و کاهش عملکرد شغلی را در پی دارد.
یکی از مهمترین آسیبهای این اعتیاد، عدم رسیدگی به جنبههای غیرشغلی زندگی است. مثلاً به این دلیل که فرد، خود را وقف کار میکند در بسیاری اوقات باعث اختلافات زناشویی میشود. افراد مبتلا به این اختلال در ارتباط با فرزندان خود نیز مشکل داشته و در فرآیند تربیت آنها به مشکل میخورند. کاهش مدتزمان و کیفیت خواب نیز در این افراد دیده میشود زیرا ساعات زیادی را حتی پس از نیمهشب به کارکردن میپردازند. این اعتیاد با بسیاری دیگر از اختلالات روانی، مثل اختلال وسواسی-جبری، اختلال افسردگی اساسی و اختلالات اضطرابی ارتباط بالایی دارد.
در این اختلال، علیرغم اینکه در کوتاهمدت، فرد در حوزهی شغلی خود موفق بهنظر میرسد، در بلندمدت، کاهش رضایت شغلی و استرس و فرسودگی شغلی میتواند بر عملکرد او تأثیر منفی بگذارد.
راههای مقابله با ایجاد اعتیاد کاری و درمان آن چیست؟
در اولین مرحله پس از مشاهده علائم باید به متخصص سلامت روان مراجعه کنیم. متخصصین با ابزارهای تخصصی اعتیاد را تشخیص میدهند. نکتهی مهم، تشخیص دقیق اختلال و تمایز با دیگر اختلالات روانی است. پس از فرآیند تشخیص، روشهای درمانی مختلفی از جمله درمان شناختی-رفتاری که در درمان دیگر اعتیادها کاربرد دارد میتواند به درمان این اعتیاد کمک کند. در جنبهی فردی، روشهای خودیاری نیز میتواند تا اندازهای کمککننده باشد.
همچنین با توجه به نتایج فردی و سازمانی این اعتیاد، سازمانها نیز باید اقدامات مشخصی برای کاهش شیوع و همچنین تشخیصِ بهموقع این اختلال انجام دهند. تغییر سبکهای مدیریتی، برنامههای افزایش مشارکت کارکنان، اجرای برنامههای تعادل کار-زندگی و راهبردهای افزایش رضایت شغلی میتواند در کاهش این اعتیاد تأثیرگذار باشد.

الناز عباسیان
برای خواندن مقالات بیشتر از این نویسنده ضربه بزنید.
کلیدواژهها
نظری ثبت نشده است.